قلم زنی روی برنج موجب ورشکستگی یک شرکت شد

از قرن هفدهم، همواره تلاش هایی برای چاپ رنگی حکاکی ها و حکاکی ها صورت گرفته است. به جز مزوتنت های انگلیسی قرن هجدهم، تلاش های مشابه چندان قانع کننده نبوده است.

Mezzotint توسط Heinrich von Siegen در سال 1640 اختراع شد، یک تکنیک پیشرفته تر قلم زنی روی برنج که برای اولین بار امکان یک کار سطحی نقاشی را فراهم کرد.

یکی از برجسته ترین کارهای هنری در قرن هجدهم، کار گرافیکی فرانسیسکو گویا (1746 – 1828) است. او تکنیک آکواتنت، یک تکنیک اچ کردن سطح را به کمال رساند. برگهای آکواتنت او در بیان مستقیم خود مثال زدنی هستند، نه حداقل به تسلط کامل بر تکنیک آکواتنت بستگی دارد.

اولین چاپ های چند رنگ “a la poupee” نیز در پاریس ایجاد شد. در اینجا، سایه‌های مختلف رنگ مستقیماً با پدهای کوچک فقط روی یک یا حداکثر دو صفحه مالیده می‌شوند و فقط در یک یا دو مرحله کار چاپ می‌شوند که نوعی اچ رنگی است.

در قرون هفدهم و هجدهم، مردم از «نقاش‌گر» یا «نقاش‌گر» صحبت می‌کردند، به این معنی که خود هنرمند طراح، قلم‌زن یا قلم‌زنی و معمولاً چاپگر نیز بود.

قلم زنی

همچنین به این معنی است که هنرمند طرح های خود را به طور خاص برای این تکنیک تنظیم می کند، آن را در طرحی که در آن اجرا می کند، وارد می کند. شونگوئر، دورر، سگرز، رامبراند و بسیاری دیگر از این دست «نقش‌گران» بودند.

در آغاز قرن نوزدهم، حکاکی بر روی فولاد در انگلستان ظاهر شد، که به لطف سختی مواد آن، امکان چاپ تعداد بسیار بیشتری از نسخه‌های حکاکی روی مس را فراهم کرد. عمدتاً برای تصویرسازی، طراحی مد و موارد مشابه استفاده می شد.

در قرن نوزدهم تنها تعداد کمی از هنرمندان وجود داشتند که قلمزنی را به عنوان یک رسانه هنری می دیدند. اهمیت هنری آثار خلق شده در این دوره، طبق درک فعلی ما، بسیار کم است. اختراع عکاسی در اواسط قرن نوزدهم روش های جدید و ساده تری را برای تولید مثل امکان پذیر کرد.

تنها در اواخر قرن نوزدهم بود که هنرمندانی مانند ماکس کلینگر و ماکس لیبرمن مجدداً امکانات هنری بیان هنری در حکاکی را کشف کردند.

ادوارد مونک (1863 – 1944)، ماکس بکمن (1884 – 1950)، امیل نولد (1867 – 1956) – مانند بسیاری از هنرمندان دیگر زمان خود به شدت با اچینگ سر و کار داشتند و از طریق خط و اچ سطح به گرافیک خود بیانی قوی بخشیدند.

پیکاسو (1881 – 1973) به عنوان مثال استفاده کرد. تکنیک شکر، یک تکنیک انفجار که از لاکوریره و کارگاه اچینگ او الهام گرفته شده است. این ورق ها جذابیت خود را از اعمال کشیدن قلم مو به طور مستقیم روی صفحه می گیرند.

لوئیجی کاسیمیر (1887 – 1962) و یوزف ایدنبرگر (1899 – 1991) احتمالاً حلقه فعلی استادان بزرگ شناخته شده حکاکی رنگی را بسته اند.

آنها تکنیک اچ رنگ را به سطح جدیدی از کمال توسعه دادند. ضربات نرم و ملایم آمیخته با حکاکی آکواتین، تصویری را به وجود می‌آورد که از نظر بیانی بسیار به نقاشی نزدیک می‌شود.